Web Analytics Made Easy - Statcounter

خطیب موقت نماز جمعه تهران تاکید کرد: قطعا برنامه هفت ساله توسعه بدون کار و تلاش پی در پی و بدون تولید مبتنی بر علم و بدون تعریف دقیق راهبردها و اجرای درست به نتیجه نخواهد رسید.

به گزارش ایسنا، حجت‌الاسلام والمسلمین سید حسن ابوترابی‌فرد در خطبه های نماز جمعه این هفته تهران ضمن دعوت نمازگزاران به رعایت تقوای الهی بیان کرد: ریاست جمهوری اسلامی ایران روز یکشنبه 28 خردادماه با الهام از سیاست‌های کلی ابلاغی، برنامه هفتم توسعه، لایحه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور را به مجلس شورای اسلامی تقدیم کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سند برنامه یکی از مهم‌ترین اسناد بالادستی و ابزارهای نظام تدبیر به منظور اداره خردورزانه امور و اجتناب از رفتارهای ناهماهنگ و سلیقه‌ای و فاقد مبنا به شمار می‌رود.

وی اضافه کرد: این سند مهم تبیین کننده نقش راه قوای سه گانه و دستگاه‌های اجرایی کشور برای دستیابی به رشد اقتصادی بالا و پایدار از طریق ایجاد هماهنگی میان ارکان مختلف نظام بوده و از این زاویه دارای جایگاه بسیار محوری است.

وی اظهار کرد: از آموزه‌های وحیانی به خوبی استناد می‌شود که موفقیت انسان و جامعه بشری در حیات اجتماعی و فردی و تحولات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نیازمند هدف گذاری دقیق، برنامه ‌ریزی صحیح و اجرای درست برنامه‌ها و راهبردهای اثرگذار است. اگر در حیات فردی، خانوادگی و اجتماعی هدف مشخصی را تعیین نکنیم و برای دستیابی به آن برنامه و راهبرد درستی تعریف نکنیم قطعا به نتیجه نخواهیم رسید.

ابوترابی فرد یادآور شد: در آیات قرآن در سوره یوسف به دو برنامه هفت ساله با هدف رشد اقتصادی بالا و پایدار و تولید صادرات محور اشاره شده است. قرآن کریم به خوبی جایگاه برنامه اجرایی و کارآمد را معرفی کرده است. در برنامه‌های هفت ساله‌ای که حضرت یوسف این پیامبر الهی برای رشد جامعه مصر ارائه کرد چندین نکته مشهود است. دانش قابل اتکاء و به هنگام، درک درست و دقیق از تهدید و فرصت، آینده نگاری و آینده سازی و تمرکز بر مساله اصلی و اولویت اساسی جامعه که متاسفانه در برنامه‌های جمهوری اسلامی ایران نادیده گرفته می‌شود.

خطیب موقت نماز جمعه تهران در ادامه تصریح کرد: حضرت یوسف بر یک اصل کلیدی متمرکز بود با آنکه پیامبر الهی بود و برای تحول فرهنگ و فکر جامعه مصر مسئولیت بر عهده داشت و بنا بود از یک کشور مشرک یک جامعه موحد بسازد، اما تمرکز خود را بر رشد اقتصادی گذاشت. باید در مدرسه قرآن زانو زد و از این کتاب وحیانی درس آموخت. حضرت یوسف با اشراف به این حقیقت که اجرای برنامه نیازمند ارتقاء حکمرانی و توانمند سازی نهاد دولت است برنامه هفت ساله کامل و جامعی را تهیه کرد.

وی بیان کرد: قطعا اگر نهاد دولت و قوای سه گانه توانمند و کارآمد نباشند و از هماهنگی لازم برخوردار نبوده تحقق اهداف برنامه ممکن نخواهد بود. حضرت یوسف زمینه افزایش کارایی نهاد دولت و دستگاه اجرایی وقت را فراهم کرد برای همین برنامه وی به نتیجه رسید. دو راهبرد اساسی، خروجی محور و نتیجه‌گرا برای تحقق هدف رشد اقتصادی پایدار، تلاش و کار مستمر برای افزایش تولید دانش بنیان به‌شمار می‌رود. اقتصاد جامعه مصر مبتنی بر کشاورزی بود. حضرت یوسف یک برنامه هفت ساله‌ای ارائه کرد و کار و تلاش پی در پی بدون وقفه را در آن محور قرار داد.

وی در ادامه تاکید کرد: برنامه هفت ساله هفتم توسعه بدون کار و بدون تلاش و بدون تولید مبتنی بر علم و بدون تعریف راهبردها و اجرای درست توسط مجموعه حاکمیت و ملت قطعا به نتیجه نخواهد رسید. راهبرد دومی که در کنار تولید حداکثری حضرت یوسف بر آن تاکید داشت مصرف حداقلی بود. اگر ما 20 درصد از گازی که استخراج می‌کنیم و با هزینه سنگین و فناوری پیچیده به نقاط مختلف کشور هدایت می‌کنیم به صادرات تخصیص دهیم با یک تحول جدی در برنامه هفتم روبه‌رو خواهیم شد.

وی افزود: ما باید نگاه مبتنی بر مصرف را به نگاه مبتنی بر تولید و خلق ثروت و انباشت سرمایه تبدیل کنیم. ما نیازمند تغییر در ریل حکمرانان و بدنه جامعه هستیم. در برنامه هفت ساله دوم حضرت یوسف یک بازار بزرگ در برابر ثروت انباشته شده ایجاد شد. کاروان‌ها از کشورهای مختلف برای تجارت به مصر می‌آمدند. اقتصاد مبتنی بر تولید و صادرات محور راه برون‌رفت از مشکلات و دستیابی به قدرت اقتصادی مطلوب است. امیدوارم ملت و دولت و حکمرانان همگی دست به دست هم داده و شاهد یک اتفاق بزرگ در تحقق برنامه هفتم توسعه باشیم.

ادامه دارد ...

منبع: ایسنا

کلیدواژه: نماز جمعه هفته قوه قضاییه حسين اميرعبداللهيان ایران و امارات برجام مجلس یازدهم سفر امیرعبداللهیان به امارات دولت سیزدهم هفته قوه قضاییه حسين اميرعبداللهيان ایران و امارات برجام برنامه هفت ساله برنامه هفتم رشد اقتصادی حضرت یوسف

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۵۰۶۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سینما بدون چهره کارگر ایرانی

این سوال مطرح است چرا از کارگرانی که در کوران انقلاب، اعتصاب‌های سراسری به راه انداختند، داستانی ساخته نشده است؟ چرا از شجاعت و احساس مسئولیت شهدای کارگر که در برابر بمباران‌های دشمن ایستادگی کردند و اجازه توقف اقتصاد کشور را ندادند، چیزی نمی‌بینیم؟ - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، روز جهانی کارگر، روز ارزش‌گذاری و احترام به تلاش گروه فعال، زحمتکش و ارجمندی از بدنه اجتماع است که در صف مقدم تلاش برای حفظ استقلال اقتصادی کشور قرار دارند. کارگران، در هر صنف و رشته‌ای چه کارگران صنعتی، چه خدماتی و... تنها برای خود و تأمین معاش‌شان فعالیت نمی‌کنند، بلکه تلاش آنها در نگاهی بزرگ‌تر و کلی‌تر، برای همه جامعه است، آنها هستند که نبض اصلی تولید کشور را در دست دارند و بدون تلاش پیگیر و همواره آنان، نمی‌توان به شعارهایی از جنس جهش تولید دست یافت.

خارج شدن تولید از رکود و ارتقای آن نیازمند اجرایی‌شدن مجموعه‌ای از بایسته‌هاست. بخشی از این بایسته‌ها، البته اقتصادی و مدیریتی است. مسئولان باید برای مهار تورم و افزایش ارزش پول ملی تمهیداتی بیندیشند و در خصوصی‌سازی و واگذاری مراکز اقتصادی و کارخانه‌ها به شکلی عمل کنند که حقوق کارگران، ضایع نشود. با همه اینها، همه چیز اقتصادی نیست. بخش مهمی‌ از این مسأله، فرهنگی هم هست. ممکن است بگویید حقوق عقب افتاده کارگر را چه به فرهنگ؟! مسأله اینجاست که اگر فرهنگ تولید و تولیدگرایی، در سرزمین ما به‌خوبی ریشه کند، تولید و فعالان این بخش ارزش واقعی خود را خواهند یافت و تصویر کلی جامعه به سمتی خواهد رفت که یک تلاشگر در یک کارخانه، یک کارگر دلسوز و حرفه‌ای و یک کارفرمای حق‌گزار را به چشم سربازانی در میدان پیشرفت ملی خواهند دید و این گونه است که دیگر به‌راحتی نمی‌شود حقوق کارگر را به عقب انداخت و حق‌شان را خورد. بخشی از این فرهنگ‌سازی را باید هنرمندان کشور به‌دست بگیرند.
 
احتیاط در گفتن از کارگران
واقعیت این است که ادبیات کارگری در کشور ما دارای پیشینه‌ای قابل بررسی است. آثار نویسندگانی چون احمد محمود، علی‌اشرف درویشیان و محمد‌علی گودینی در این زمینه ارزش‌های ادبی و هنری دارد اما این شاخه از ادبیات داستانی ما خیلی زود زیر سایه ادبیات داستانی زبان‌گرا و نیز داستان‌های آپارتمانی رنگ باخت. از سوی دیگر سینمای ایران از همان نخست، چنان دور از فضای واقعی اجتماع بود که در پیش از انقلاب، کلاه مخملی‌ها در آن، چهره پررنگ بودند و در بعد از انقلاب هم بعد از چندین سال دوباره سینمای ما به گنده لات‌های قمه‌کش رجوع کرده است. در چنین سینمایی همیشه کارگر، نادیده گرفته شده است؛ البته از این مسأله هم نباید گذشت که بخشی از نادیده گرفتن فضاهای کار و کارگری در سینما و ادبیات ایران، کژکارکرد ادبیات مارکسیستی است. ادبیات و هنر چپ که تحت تأثیر ادعاهای مارکسیسم، خود را ناجی کارگران و زمینه‌ساز ظهور انقلاب‌های کارگری محتوم در جهان می‌دانست، تا توانست از نام کارگر استفاده کرد. این‌که کارگران در جوامع کمونیستی همچنان همان موجودات استثمار شده پیشین بودند، بدون این‌که امیدی به آزادی بیان و رفاه اجتماعی داشته باشند. سینماگران و ادیبان ایرانی از بیم این‌که به مارکسیسم متهم شوند، در نزدیک‌شدن به مسأله کارگران با احتیاط بسیار عمل کردند. 
 
کارگر در سینمای ایران، بی‌چهره است
در سینمای بعد از انقلاب، با وجود این‌که کارگران خود از قشرهایی بودند که از نخست، همدل و همپای انقلاب بودند و در دوران سخت مبارزه با پیوستن به اعتصابات سراسری در فلج کردن نظام شاهنشاهی نقشی پیشرو داشتند، این کم‌اعتنایی به کارگران ادامه داشت. شاید با قدرت گرفتن چپ‌های اسلامی‌ در دوره‌هایی از حیات جمهوری اسلامی، انتظار این بود که ادبیات و فرهنگ کارگری جانی بگیرد اما در همین دوره‌ها هم تکنوکرات‌های راستگرا بخش مهمی‌ از قدرت را به‌دست گرفتند و فرهنگ و هنر در دوران استیلای آنان بیشتر به سمت فضایی رفت که آنان به‌دنبال آن بودند، فضایی که در آن تولید و کارگر و چیزهایی از این دست اولویتی نداشتند. نتیجه این غفلت طولانی در پرداختن به کارگران در سینمای ایران، این شده است که در سینمای ایران ما قهرمان یا چهره برجسته‌ای که کارگر باشد، نداریم. کارگران در سینمای ایران نه‌فقط مورد توجه نبوده‌اند، اصولا بی‌چهره‌اند. همین الان اگر بخواهید چهره‌های سینمایی برجسته در حوزه‌های مختلف را در ذهن مجسم کنید، نمونه‌هایی به ذهن‌تان می‌آید. مثلا چند کارمند شاخص، پزشک شاخص، نظامی‌ شاخص و... اما یک شخصیت سینمایی شاخص که کارگر باشد به ذهن نمی‌آید. کارگران در سینما همیشه حاشیه بوده‌اند و به همین دلیل برجسته نشده‌اند و تصویری از آنها در ذهن نمانده است. 
 
کارگری که هست، کارگری که دیده می‌شود
فهرستی از فیلم‌هایی را که شخصیت اصلی آنها کارگر بوده است، مرور کنیم: «جنگ جهانی سوم» هومن سیدی،«روسری آبی»، «زیر پوست شهر» و «قصه‌ها» رخشان بنی‌اعتماد، «اینجا بدون من» بهرام توکلی، «کارگر ساده نیازمندیم» و «زندگی جای دیگری است» منوچهر‌ هادی، «زندگی ادامه دارد» عباس کیارستمی، «بادکنک سفید» جعفر پناهی، «جمعه» حسن یکتاپناه، «زمانی برای مستی اسب‌ها» بهمن قبادی، «آبادانی‌ها» کیانوش عیاری، «دان» ابوالفضل جلیلی، «آتشکار» و «خواب تلخ» محسن امیریوسفی، «چندکیلو خرما برای مراسم تدفین» سامان سالور، «چند می‌گیری گریه کنی» شاهد احمدلو، «چهارشنبه‌سوری» و«جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی، «باد در علفزار می‌پیچد» خسرو معصومی، «تنها دوبار زندگی می‌کنیم» بهنام بهزادی، «محیا» اکبر خواجویی، «هیچ»، «استراحت مطلق» و «بیست» رضا کاهانی، «کیفر» حسن فتحی، «دیگری» مهدی رحمانی، «لطفا مزاحم نشوید» محسن عبدالوهاب، «آقا یوسف» علی رفیعی، «آلزایمر» احمدرضا معتمدی، «شیفت شب» و «سوت پایان» نیکی کریمی، «گزارش یک جشن» ابراهیم حاتمی‌کیا، «مرگ کسب و کار من است»، «مردی که اسب شد»  و «همه چیز برای فروش» امیرحسین ثقفی، «جیب‌بر خیابان جنوبی» سیاوش اسعدی، «حوض نقاشی» مازیار میری، «چندمتر مکعب عشق» جمشید محمودی،  «ارسال یک آگهی تسلیت برای روزنامه» ابراهیم ابراهیمیان، «انتهای خیابان هشتم» علیرضا امینی، «پنج‌ستاره» مهشید افشارزاده، «خداحافظی طولانی» فرزاد موتمن، «چهارشنبه 19 اردیبهشت» وحید جلیلوند، «ابد و یک روز» و «برادران لیلا» سعید روستایی، «سینما نیمکت» محمدرضا رحمانیان، «برادرم خسرو» احسان بیگری، «به یک کارگر ساده نیازمندیم» پدرام کرمی‌ و... .

معادل‌سازی کارگر و فقر
در اغلب این فیلم‌ها، کارگران موضوع فیلم شده‌اند تا وضعیت اقتصادی وخیم، شوربختی و بی‌پولی‌شان به‌تصویر درآید. در بیشتر فیلم‌های سینمای ایران، کارگری و فقر معادل هم قرار گرفته‌اند و در نتیجه این فقر است که آنها گاه دست به کارهایی می‌زنند که برای‌شان دردسرساز است. کارگر در بیشتر فیلم‌های ایرانی، به‌خاطر شرافتش در انجام دقیق و درست کارش با وجود کم بودن حقوق و مزایایش تصویر نشده است.  البته که وضعیت اقتصادی بسیاری از کارگران ما قابل قبول نیست اما اگر سینمای ایران چشمش را روی این قشر شریف بهتر می‌گشود، سوژه‌های تازه و جذابی در زندگی همین قشر می‌دید. 

چرا این کارگران را ندیدید؟
این سؤال مطرح است که چرا داستانی از کارگرانی که در کوران انقلاب، اعتصاب‌های سراسری را به راه انداختند، ساخته نشده است؟ چرا از شجاعت و احساس مسئولیت شهدای کارگر که در برابر بمباران‌های دشمن ایستادگی کردند اما اجازه توقف اقتصاد کشور را ندادند، چیزی نمی‌بینیم؟ (نیاز به توضیح نیست که فیلم‌هایی مانند پالایشگاه را دچار ضعف مفرطند، محسوب نکرده‌ایم)، کارگرانی که با هوشمندی و خلاقیت، دستگاه‌های از رده خارج را نوسازی کردند یا با اختراعات و ابتکارات خود، به افزایش بهره‌وری و رشد اقتصادی کشور کمک کردند، ارزش توجه نداشتند؟ سینمای ایران باید این غفلت تاریخی را جبران کند و دوباره در تعریف و توجه خود از جامعه کارگری تجدید‌نظر کند. 

مسیری که برگشت
سینمای انقلاب اسلامی در سال‌های نخست حرکت خود، چشم بینایی درباره قشرهای مختلف اجتماعی داشت و با شکار داستان‌هایی از دل جامعه،سعی می‌کردچتری فراگیربرای همه اقشاراجتماعی داشته باشد.این امر از یک سو به وسعت نگاه و اطلاعات فیلمسازان برمی‌گشت و از دیگر سو به شرایط اجتماعی که درآن سهیم بودن همه اقشار واصناف برای سرپا نگه داشتن کشور در گرماگرم نبردی سخت و جنگی تحمیلی مشخص بود.ساخت فیلم‌هایی همچون «شیلات» به کارگردانی رضا میرلوحی و نویسندگی محمد بلیش مازندارانی، محصول سال 1362 با بازی ماندگارزنده یاد داوودرشیدی درباره کارگران شیلات وهمچنین«ترن» به نویسندگی و کارگردانی امیر قویدل محصول سال1366بابازی فرامرز قریبیان وخسرو شکیبایی درباره کارگران خط آهن، نمونه‌هایی از این دست فیلم‌هاست. هردو فیلم که با وجود گذشت چهار دهه از ساخت‌شان هر دو دیدنی و سرپاست، به نقش مستقیم و مهم کارگران در انقلاب توجه دارند، فیلم‌هایی که همچنان هم به لحاظ قصه وکشش داستانی مخاطبان رابه دنبال خود می‌کشانند، هم داستان‌هایی کاملا ایرانی وبومی دارند وهم البته به نقش مهم وسازنده کارگران گمنامی می‌پردازند که درمسیرپیشبرد اهداف انقلاب مؤثر بوده‌اند. این مسیر درسال‌های دهه70، ادامه نیافت وسینمای ایران به مسیری دیگر افتاد وفیلم‌هایی چون ترن و شیلات، فقط در خاطره تصویری مردم ما قرار دارند. 

منبع: جام‌جم آنلاین

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • محمد خاتمی: تورم به سطح فوق‌العاده نگران کننده رسید | چرا به شاخص‌های برنامه ۲۰ ساله نزدیک نشده‌ایم؟
  • سینما بدون چهره کارگر ایرانی
  • سید محمد خاتمی: کشور در شرایط حساسی به سر می‌برد/ چشم امید ما برای عبور از بحران‌ها و گشودن افق‌ها به دانشگاه است/ اولین کار مجلس هفتم تثبیت قیمت‌ها بود و دیدیم که تورم روز به روز افزایش پیدا کرد
  • سید محمد خاتمی: کشور در شرایط حساسی به سر می‌برد/ چشم امید ما برای عبور از بحران‌ها و گشودن افق‌ها به نهاد دانشگاه و دانشگاهیان است/ اولین کار مجلس هفتم تثبیت قیمت‌ها بود و دیدیم که تورم روز به روز افزایش پیدا کرد
  • در برنامه‌ریزی‌ها استمرار تلاش‌های ۴۰ ساله انقلاب تبیین شود
  • مسجد جمکران میزبان زائران حضرت معصومه (س) در دهه کرامت
  • مسجد جمکران میزبان زائران حضرت معصومه(س) در دهه کرامت
  • برگزاری کنگره جهانی حضرت رضا(ع) در دهه کرامت
  • افزایش دوبرابری سهم اقتصاد دیجیتال در کشور با اجرای برنامه هفتم
  • رفع مشکلات اقتصادی بدون مشارکت مردم ممکن نیست